.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Friday, February 13, 2004

جنگهای داخلی

آقا چشمتون روز بد نبينه. از ديروز که ما اين چهار کلمه رو پابليش کرديم خدا ميدونه که چه جوری مورد هجوم استکبار جهانی و صهيونيسم بين الملل قرار گرفتيم . خلاصه که بار ديگر اين دست استبداد خانوادگی از آستين همسر گرامی خارج گشت و در طول شب گذشته همچين متناوبا بر سر ما کوبيد که که من هنوز در حال تلو تلو خوردنم.

شادی يا همان استکبار جهانی(با فرياد): ميخوای کار سياسی بکني‌؛ {آقا شرمنده کاما رو هر چی رو اين kee board گشتم پيدا نکردم} ميخوای بدبختمون کنی؛ ميخوای ديگه نتونيم بريم ايران ؛ فلانی رو نديدی چی شد؛ بهمانی رو نديدی چکارش کردند؛ ديگه اصلا بدبخت شديم رفت تو مطلبتو پابليش کردی رفته؛ ای پست فطرت تو به خاطر منافع خودت زندگی من و اين بچه بيگناه رو نابود کردی رفت ....(تکرار ۱۸۰۰ بار تا صبح)

من(اون وسطا که ميخواست نفس تازه کنه): بابا! شادی جان بيخيال! اولا درسته که ميگن خر تو خره اوضاع ولی ديگه نه به اين خرتوخری {اين بنده خدا شادی فکر ميکنه که من يکيم تو مايه های سحابی يا شيرزاد يا ابراهيم نبوی که الان که مطلبو دارم مينويسم نيم ساعت قبلش ۱۸۰۰۰ نفر خوندنش}ثانيا والا به خدا تا حالا ۵ نفر بيشتر تو اين سايت نيومدند که دو تاش خودم و خودتيم دو تاش هم دوستامونند ميمونه يه نفر ديگه که ناشناسه که من فردا ازش خواهش ميکنم چيزی به کسی نگه و مطلب بين خودمون بمونه اينجور هم که بوش مياد کس ديگه هم اين سايتو ديگه نمياد ببينه و خيال تو راحت ميشه.

بنابراين ای اقای ناشناس پنجم ضمن تشکر ازت ميخوام که جان مادرت اين مطلب پيش خودت بمونه و جايی بروز ندی اصلا شتر ديدی نديدی.

تا بعد