.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Friday, April 30, 2004

رابطه رياضيات و قضاوت

خوب، خدای را هزاران بار شاکريم که سر انجام بعد از بحث و جدل چندين ساله در مورد جرم سياسی و زندانی سياسی و بوق زدن های متوالی استکبار جهانی سر انجام اين مبحث به دست با کفايت قاضی القضات حضرت آيت الله العظمی هاشمی شاهراقی - شاهرودی عراقی - به انجام رسيد و علت تمام سوء تفاهم ها مشخص شد. بخوانيد ـ از ايسنا:

"رييس قوه‌ي قضاييه در پاسخ به اين‌كه «رييس جمهور گفته است در زندان‌هاي ايران زنداني سياسي داريم»، گفت: من نمي‌دانم مقصود ايشان چه بوده؟ اگر مقصود اين است كه كسي براساس قانون محكوميت سياسي داشته كه بايد بگوييم ما هنوز جرم سياسي، محكوميت سياسي و در نتيجه زنداني سياسي نداريم، زيرا مجلس هنوز چنين چيزي را تصويب نكرده و در اين باره قانون مصوبي وجود ندارد.
وي افزود: آن‌چه كه در محكوميت‌ها و رسيدگي‌هاي قضايي انجام مي‌شود ممكن است از نظر موضوعي كه متهم براساس آن مجرم شناخته مي‌شود در عرف دنيا و يا در فرهنگ حقوقي جرم سياسي تلقي شود، اما چون قانون آن را در ايران نداريم، بنابراين دادگاه هم نمي‌تواند براساس مباني حقوقي حكم كند و بايد بر پايه‌ي قوانين جزايي مدون و مصوب مجلس راي صادر كند، بنابراين فعلا قاضي تحت عنوان «جرم سياسي» نمي‌تواند هيچ حكمي را صادر كند، چون قانون آن را ندارد و قهرا مجبور است براساس قوانين مصوب كه همگي قوانين عادي محسوب مي‌شوند به پرونده‌ها رسيدگي و حكم صادر كند و اگر بخواهد عنوان ديگري را جرم محسوب كند، از نظر قضايي تخلف كرده و ممكن است داستان انتظامي قضات او را تحت پيگرد قرار دهد.
هاشمي شاهرودي ادامه داد: اگر زندان‌يي هم اكنون در زندان است در صورتي كه قانون جرم سياسي تصويب شود مي‌توان به او گفت زنداني سياسي، اما در غير اين صورت خير؛ بنابراين تمام زندان‌ها و محكوميت‌هايي كه تا كنون داده شده همگي براساس قوانين عادي جزايي است و تا آن قانون تصويب نشود، ما جرم سياسي و زنداني سياسي نداريم."


همين مطلب به زبان رياضی سليس : يک مسأله ای وجود داشته ولی صورت مسأله نبود هر چی هم که گشتيم صورت مسأله را پيدا کنيم پيدا نشد. حالا بايد چکار ميکرديم آيا بايد ميگذاشتيم اين مسائل همينجوری راست راست راه بروند و به ريش ما بخندند که ديديد نتونستيد حلمون کنيد. شما خود تون بوديد ميگذاشتيد. بنابر اين برای تودهنی زدن به اين مسائل به اين اجماع رسيديم که از صورت مسائل ديگه استفاده کنيم. در واقع به اين نتيجه رسيديم که مسأله، مسأله است و چه فرقی ميکنه که صورتش چی باشه الحمد الله فرمول ها رو که داريم و همه مسائل هم يک راه حل بيشتر ندارند. و اينجوری بود که اينجوری شد .

واقعا انسان از اين منطق و استدلال قوی انگشت به دهن می ماند.