.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Friday, April 30, 2004

لوح برای جانباز يا جانباز برای لوح

خبر فوت شوهر دختر عموم را شنيدم ۴۸ سالش بود و دو سال بود فوق تخصص جراحی چشمش را گرفته بود. صبح هم خبر گل آقا را گرفته بودم، حالم گرفته بود. نشستم به وبگردی ، ديدم خوابگرد به روز کرده کليک کردم رو لينکی که داده بود ای کاش نمی کردم. خوندم، باز خوندم يک بار ديگه بعدش بغضه ترکيد و ...

نمی تونستم فقط يک لينک خشک و خالی بدم. اينی که ميخونيد خودش اومد.

زن و بچه هاش ، آره بابا ما مخلص خانواده همه جانبازا و شهدا هم هستيم. آره بابا ! حتما حتما بزار اعتبار برسه خودت که ميدونی حاجی مشکل بودجه داريم، ولی چشم، روی چشام. حاجی جون يه لحظه ببخشيد، آقا بدوييد بيايد، دور اين لوح چرا اينجوريه؟ مگه نگفته بودم سنگش بهترين باشه. حاجی قربونت، خانم علی آقا و پنج تا بچه ها رو بگيد بياند، ميخوايم پرده برداری کنيم, خبرنگارای خارجی همه آمدند ؟ دسته موزيک آماده است؟ همه چی آماده است. علی جان دمت گرم و روحت شاد که چه به موقع رفتی. حاجی ، فکر بهتر، ميخوای از خانمش سوال کن ببين ميخواد به جاش يک خيابونی ، کوچه ای چيزی به اسمش کنيم.

1 Comments:

  • به امید آزادی و دمکراسی

    احمدی نژاد در جمع مردم مرو دشت اعلام کرد هفته آینده سد سیوند با حضور خودم آبگیری می شود!
    از همین رو ، ما ، جمعی از دوستداران فرهنگ و تمدن ایران برآنیم تجمع اعتراض آمیزی را روز شنبه ، ۱/۲/۱۳۸۶ ساعت ۱۰ صبح برابر سازمان میراث فرهنگی برگزار کنیم و در این راه دست تمامی هم وطنان عزیز را می فشاریم . زیرا که معتقدیم، فردا برای نجات یادگارهای تاریخی این مرز و بوم بسیار دیر است .
    شنبه فراموش نشود
    درود بر آزادي
    مرگ بر وطن فروش
    پاينده ايران
    یاهو[گل]

    By Anonymous Anonymous, at 10:55 PM  

Post a Comment

بازگشت به صفحه اصلی