.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Wednesday, April 14, 2004

حسين منی ان من حسينی

با عذر خواهی از خواننده های دائميم که تمام مطالب من را پيگيری ميکنند، تصميم دارم که چند تا از پست های قبليمو که فکر ميکنم جالب اند در طی چند روز آينده از نو پست کنم اين کار چند تا علت داره:

۱- درسته که برای بعضی از دوستان اين مطالب تکراريه ولی بيشتر دوستان برای بار اوّله که اينجا مياند و مطمئنم که خيلی هاشون مثل خود من به غير از صفحه اصلی و حد اکثر چند پست اول آن ، سراغ مطالب ديگه نميرند ، بنابر اين دوست دارم اون چيزی که ميخونند اينقدر جالب باشه که جذبشون کنه برای برگشتن دوباره.

۲ - حالا که به خاطر آگهی خواننده هام بيشتر شده ميخوام حداقل هر ۱۲ ساعت يکبار يک مطلب جديد داشته باشم. به قولی پول دادم ميخوام حالشو ببرم. از طرفی هم نميخوام که کيفيت رو فدای کميت کنم. بنابراين بهترين کار استفاده از پست های قبليه. البته کماکان مطالب و لينک های جديد را هم بدون وقفه پست خواهم کرد.

۳ - يک تعدادی از نوابغ اعتقاد عميق پيدا کردند که من حسين هستم و اين وبلاگ در واقع کلک جديد حسينه ( کافيه يک سری به اين کامنت ها بزنيد ). علارقم اينکه در سه حرف اول اين سايت من تمام هفت جد و آبادم رو هم معرفی کردم ولی ظاهرا دوستان تصميم گرفتند که اول فحش بدند و بعد اگه وقت شد برند و مطالب رو بخونند.ياد اون جوکه افتادم که توی جنگل همه حيوونا داشتند با سرعت فرار ميکردند يکی پرسيد واسه چی داريد با اين سرعت در ميريد. گفتند يکی اومده تو جنگل هر کی سه تا تخم داشته باشه ميکشه . يارو گفت خوب به شما چه مربوطه ؛ شماها که همه دو تا تخم داريد . جواب دادند که آخه طرف اول ميکشه ، بعد ميشمره. حالا حکايت ماهم همينه.
با تمام اين اوصاف لازم ديدم اين کار و بکنم تا مشت محکمی کوبيده باشم بر دهان ياوه گويان جيره خوار استعمار.

تکميل - ببخشيد اگر آخرش يک خرده تند شد. باور کنيد اين شعار های احمقانه از من نيست؛ با منه . يک وقت هايی ميزنه بالا.