.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Friday, May 28, 2004

ماجرای ايميل من و پاسخ ابطحی

اين که ميگند درخت هر چی پربارتره سر به زير تره واقعا حرف درستيه. من يک رسمی توی اين وبلاگ دارم که به هر کس که لينک ميدم يک جمله سه کلمه ای براش می فرستم به اين مضمون که "لينک داده شد". اين کار را فقط برای اين ميکنم که طرف مطلع بشه و واقعا برای اين ايميل ها توقع هيچ پاسخی ندارم. اخيرأ يک لينک به وب نوشت ابطحی معاون رئيس جمهور دادم و بر طبق روال هميشگی ايميل سه کلمه ای را فرستادم. در کمتر از ۲۴ ساعت ايميلی از شخص ابطحی گرفتم که من را مورد ابراز لطف قرار داده بود و از من تشکر کرده بود بابت لينک.

پيش خودم فکر کردم که واقعا الکی نيست که يک آدم هايی ميشند ابطحی و يک کسايی هم هيچ وقت هيچی نميشند. مسلماً ابطحی با دوازده سينزده هزار خواننده روزانه نه نيازی داره و نه فرقی براش ميکنه اگر سيصد چهار صد نفر از سايت من برند و پستش را بخوانند. ولی اين آدم علارغم تمام گرفتاری های روزمره از سياسی گرفته تا خانوادگی و از شخصی گرفته تا اجتماعی و عمومی اين احترام را برای من که يکی از هزاران خواننده وبلاگش هستم قائله که با وجود تمام گرفتاری ها، اين وقت را ميگذارد تا به من پاسخ بده.اين در حاليست که خيلی ها در همين وبلاگستان فارسی هستند که با يک صدم اين تعداد خواننده آن چنان خودشان را گم کرده اند که نه تنها پاسخ ايميل نمی دهند که حتی من ميشناسم کسی را که اعتراض ميکرد چرا به من لينک دادی. اينجورييه ديگه کاريش هم نميشه کرد همه جا همه جور آدمی هست؛ وبلاگستان هم مثل بقيه جاها. ولی هميشه همه بايد يک چيزی را يادمون باشه. احترام به ديگران، احتراميه که به خودمون ميگذاريم.

به هر حال جدای از تمامی مسائل سياسی و عقيدتی، ابطحی به دليل ادب و تواضعش برای من بسيار مورد احترامه و اميدوارم که بتونم من هم به خوبی او رسم ادب را برای خوانندگان وبلاگم به جا بيارم.