در باب زردنامه نويسی
چون که دوست دارم نظرت شما را در مورد مطلبی که در اينجا نوشتم بدانم برای مدتی محدود کامنت ها را باز می کنم. متقاضيان کامنت گذاری می توانند با در دست داشتن دفترچه بسيج اقتصادی، دو قطعه عکس از تمامی اعضای خانواده و اصل شناسنامه با مراجعه به انتهای مطلب تا سقف دو کامنت برای هر خانوار بگذارند. به مناسبت روز مادر و ولادت حضرت فاطمه در پايان مراسم به کامنت برگزيده به عنوان جايزه يک سال بيمه ابوالفضل رايگان اهدا خواهد شد.
دو روز پيش به يک مطلب خوب در وبلاگ دنيای يک ايرانی که در مورد زرد نامه ها بود لينک دادم. بعد از آن چند ايميل سراسر محبت و لطف و آکنده از فحش های خواهر و مادر زيبا و فصيح دريافت کردم که چون مسبوق به سابقه نبود و عادت کرده بودم که هميشه تعريف و تمجيد بشنوم بسيار برايم تازگی داشت. البته حالا فکر نکنيد چون اينجوری ميگم فحش خورم ملسه و از اين به بعد شروع کنيد به ما بد و بيراه ايميل کردن. منظورم از تازگی ايميل ها؛ انتقاد عجيبی بود که در غالب زيبای فحش های چارواداری به من شده بود. يکی از آنها را بخوانيد:
"خيلی پر رويی. آخه عوضی تو که خودت روی هر چی زردنامه است سفيد کردی. خجالت نمی کشی با اين لينک های کثيفت ادای آدم های حسابی را در می آوری...
تو يک ... هستی که برای اضافه کردن خواننده هات دست به هر کاری ميزنی."
جدای از فحش ها لازم ديدم که در مقام دفاع از خود در برابر اتهام زردنامه بودن اين سايت به اين دوست و دوستان ديگر چند نکته ای را گوشزد کنم.
اولا آن چيزی که من از زردنامه می شناسم اين است که" سايتی، به منظور کسب در آمد، بدون توليد هيچ گونه محتوا و صرفا با استفاده از مطالب ديگران به جذب مخاطب بپردازد". حال آنکه من تا اين لحظه که در خدمتتان هستم يک ريال هم از اين وبلاگ در آمد نداشته ام و نخواهم داشت چرا که اصولا تصميم ندارم که هيچگاه اين وبلاگ را منبع کسب در آمد کنم. لازم به گفتن نيست که اگر می خواستم در آمد داشته باشم اين مدلی وبلاگ نمی نوشتم. يک سايت پورنو اساسی درست می کردم که تمام اين جوجه سايت های سکسی که خودشون را خيلی هم باحال می دانند را می گذاشت توی جيب بغلش. پس اصلا اينجا از اين قرار ها نبوده، نيست و نخواهد بود. اين از اين.
دوم اين که می خواهم اسکلت اين وبلاگ را بشکافم چون اين کار خيلی از سوء تفاهم ها را بر طرف می کند. اينجا شامل دو بخش اصلی لينک ها و مطالب است. خود مطالب شامل خاطرت، طنز ها، و اخبار است. و لينک ها هم تقريبا شامل ۸۰ در صد سرگرمی و ۲۰ در صد خبر است.
حال منی که دست کم ۵۰ در صد سايتم يعنی مطالب، حالا چه خوب و چه بد، به نوعی توليد محتوا برای وب فارسی است، چه طور می توانم زرد نامه نويس باشم؟ خدا عالم است. حتی من متن لينک هايم را هم طوری انتخاب می کنم که حتی الامکان حاوی پيام و کلامی باشد.
ولی فکر کنم دو نکته هست که باعث به وجود آمدن اين شبهه برای بعضی از دوستان شده. يکی نوع اخباری است که در اين وبلاگ کار می شود و ديگری نوع لينک هايی که استفاده می کنم. برای همين لازمه که يک مقدار اين دو را بيشتر تشريح کنم.
در مورد اخبار اين سايت، چه آنها که در غالب مطلب است و چه آنها که در غالب لينک می آيد. هر انچه که در اينجا به عنوان خبر کار می شود در واقع حاشيه هايی است خواندنی بر اخبار که در جاهای ديگر کمتر قابل دسترسی است. البته به ندرت و در مواردی که خبر يا بسيار مهم باشد و يا احساس کنم که جزو اولين ارسال کنندگان آن خبر هستم ممکن است که اصل يک خبر را هم بياورم ولی قائده در مورد خبر همان است که گفتم. حال اگر اين نوع از خبررسانی را گروهی نمی پسندند ؛ اين نمی تواند دليلی کافی برای زرد نامه خطاب کردن باشد.
اما در مورد لينک ها. بايد بگم من چند اصل را در لينک هايم رعايت می کنم. يکی اينکه مطلقا سعی می کنم که هيچ لينکی به مطالب مستحجن که از ديد من شامل پورنوگرافی و سکسی(به مفهومی که در فرهنگ ما رايج است) ندهم. ديگر اينکه تا جايی که می توانم سعی می کنم لينک هايی را کار کنم که قبل از آن در هيچ وبلاگ فارسی استفاده نشده باشد.
از همه مهمتر اينکه اصلا ناراحت نمی شوم اگر کسی از لينک های من در سايتش استفاده کند به خاطر اينکه اولا هدف اينه که تعداد بيشتری بتوانند از اين مطالب استفاده کنند. که يکی از راه هاش همينه. دوما لينک ها بر خلاف مطالب مال من که نيست، مال بابام هم نيست، يکی يک چيزی نوشته يا يک چيز جالبی داشته من معرفيش کردم؛ حالا اين چيز جالب را چه بهتر که صد نفر ديگر هم معرفی کنند تا تعداد بيشتری بيننده داشته باشد. خيلی هم خوبه. البته در وبلاگستان فارسی يک عرف قشنگی هست که اگر لينکی را از يک سايت فارسی ديگر بگيرند، يک "از طريق فلان کس" ميگذارند که نشان ادب زياد شخص نويسنده آن وبلاگ است. ولی اگر هم نگذارند من اين را بی ادبی نمی دانم.
هر چند که اعتقاد دارم اگر يکی از منابع اصلی لينک هايم يک سايت فارسی است موظفم که لينک دائمی به آن سايت بدهم. به فرض من از مطالب گويا، هودر و ابراهيم نبوی گهگاه استفاده می کنم به همين خاطر به آنها لينک دائم داده ام. ولی بعضی ها مثل اين دوستمون که اتفاقا بچه حزب اللهی و مسلمان هم هست و بايد بيشتر از ما بی دين و ايمان ها اخلاق را رعايت کند هر روز به سايت من سر می زند و از لينک های من استفاده می کند اما وقتی به ليست بلند و بالای سمت راست صفحه اش نگاه می کنی به غير از برادران ارزشی اش کس ديگری را نمی بينی.
از بحث اصلی دور شديم. در مجموع منظورم اين بود که لينک های من نمی تواند نشان از زرد نامه نويسی داشته باشد چرا که تا حد امکان حد اقل در وب فارسی برای بار اول است که مطرح می شود، به دور از مسائل مستحجن است و متنی که برای معرفی لينک به کار می برم اکثرا حاوی پيامی مثبت می باشد.
تکليف مطالبم هم مشخص است. اگر منی که ۵۰ در صد نوشته هايم در سايت های معتبر ديگر از جمله گويا و بسياری دوستان وبلاگ نويس لينک می شود زرد نامه نويسم پس به نظرم بايد برای اين عنوان تعريفی جديد در نظر گرفت.
اين شعر هم برای اينکه جانب اديبانه مطلب را رعايت کرده باشم.
در شهر يکی چو من و انهم کافر
پس در همه شهر يک مسلمان نبود
دال بده ...
دو روز پيش به يک مطلب خوب در وبلاگ دنيای يک ايرانی که در مورد زرد نامه ها بود لينک دادم. بعد از آن چند ايميل سراسر محبت و لطف و آکنده از فحش های خواهر و مادر زيبا و فصيح دريافت کردم که چون مسبوق به سابقه نبود و عادت کرده بودم که هميشه تعريف و تمجيد بشنوم بسيار برايم تازگی داشت. البته حالا فکر نکنيد چون اينجوری ميگم فحش خورم ملسه و از اين به بعد شروع کنيد به ما بد و بيراه ايميل کردن. منظورم از تازگی ايميل ها؛ انتقاد عجيبی بود که در غالب زيبای فحش های چارواداری به من شده بود. يکی از آنها را بخوانيد:
"خيلی پر رويی. آخه عوضی تو که خودت روی هر چی زردنامه است سفيد کردی. خجالت نمی کشی با اين لينک های کثيفت ادای آدم های حسابی را در می آوری...
تو يک ... هستی که برای اضافه کردن خواننده هات دست به هر کاری ميزنی."
جدای از فحش ها لازم ديدم که در مقام دفاع از خود در برابر اتهام زردنامه بودن اين سايت به اين دوست و دوستان ديگر چند نکته ای را گوشزد کنم.
اولا آن چيزی که من از زردنامه می شناسم اين است که" سايتی، به منظور کسب در آمد، بدون توليد هيچ گونه محتوا و صرفا با استفاده از مطالب ديگران به جذب مخاطب بپردازد". حال آنکه من تا اين لحظه که در خدمتتان هستم يک ريال هم از اين وبلاگ در آمد نداشته ام و نخواهم داشت چرا که اصولا تصميم ندارم که هيچگاه اين وبلاگ را منبع کسب در آمد کنم. لازم به گفتن نيست که اگر می خواستم در آمد داشته باشم اين مدلی وبلاگ نمی نوشتم. يک سايت پورنو اساسی درست می کردم که تمام اين جوجه سايت های سکسی که خودشون را خيلی هم باحال می دانند را می گذاشت توی جيب بغلش. پس اصلا اينجا از اين قرار ها نبوده، نيست و نخواهد بود. اين از اين.
دوم اين که می خواهم اسکلت اين وبلاگ را بشکافم چون اين کار خيلی از سوء تفاهم ها را بر طرف می کند. اينجا شامل دو بخش اصلی لينک ها و مطالب است. خود مطالب شامل خاطرت، طنز ها، و اخبار است. و لينک ها هم تقريبا شامل ۸۰ در صد سرگرمی و ۲۰ در صد خبر است.
حال منی که دست کم ۵۰ در صد سايتم يعنی مطالب، حالا چه خوب و چه بد، به نوعی توليد محتوا برای وب فارسی است، چه طور می توانم زرد نامه نويس باشم؟ خدا عالم است. حتی من متن لينک هايم را هم طوری انتخاب می کنم که حتی الامکان حاوی پيام و کلامی باشد.
ولی فکر کنم دو نکته هست که باعث به وجود آمدن اين شبهه برای بعضی از دوستان شده. يکی نوع اخباری است که در اين وبلاگ کار می شود و ديگری نوع لينک هايی که استفاده می کنم. برای همين لازمه که يک مقدار اين دو را بيشتر تشريح کنم.
در مورد اخبار اين سايت، چه آنها که در غالب مطلب است و چه آنها که در غالب لينک می آيد. هر انچه که در اينجا به عنوان خبر کار می شود در واقع حاشيه هايی است خواندنی بر اخبار که در جاهای ديگر کمتر قابل دسترسی است. البته به ندرت و در مواردی که خبر يا بسيار مهم باشد و يا احساس کنم که جزو اولين ارسال کنندگان آن خبر هستم ممکن است که اصل يک خبر را هم بياورم ولی قائده در مورد خبر همان است که گفتم. حال اگر اين نوع از خبررسانی را گروهی نمی پسندند ؛ اين نمی تواند دليلی کافی برای زرد نامه خطاب کردن باشد.
اما در مورد لينک ها. بايد بگم من چند اصل را در لينک هايم رعايت می کنم. يکی اينکه مطلقا سعی می کنم که هيچ لينکی به مطالب مستحجن که از ديد من شامل پورنوگرافی و سکسی(به مفهومی که در فرهنگ ما رايج است) ندهم. ديگر اينکه تا جايی که می توانم سعی می کنم لينک هايی را کار کنم که قبل از آن در هيچ وبلاگ فارسی استفاده نشده باشد.
از همه مهمتر اينکه اصلا ناراحت نمی شوم اگر کسی از لينک های من در سايتش استفاده کند به خاطر اينکه اولا هدف اينه که تعداد بيشتری بتوانند از اين مطالب استفاده کنند. که يکی از راه هاش همينه. دوما لينک ها بر خلاف مطالب مال من که نيست، مال بابام هم نيست، يکی يک چيزی نوشته يا يک چيز جالبی داشته من معرفيش کردم؛ حالا اين چيز جالب را چه بهتر که صد نفر ديگر هم معرفی کنند تا تعداد بيشتری بيننده داشته باشد. خيلی هم خوبه. البته در وبلاگستان فارسی يک عرف قشنگی هست که اگر لينکی را از يک سايت فارسی ديگر بگيرند، يک "از طريق فلان کس" ميگذارند که نشان ادب زياد شخص نويسنده آن وبلاگ است. ولی اگر هم نگذارند من اين را بی ادبی نمی دانم.
هر چند که اعتقاد دارم اگر يکی از منابع اصلی لينک هايم يک سايت فارسی است موظفم که لينک دائمی به آن سايت بدهم. به فرض من از مطالب گويا، هودر و ابراهيم نبوی گهگاه استفاده می کنم به همين خاطر به آنها لينک دائم داده ام. ولی بعضی ها مثل اين دوستمون که اتفاقا بچه حزب اللهی و مسلمان هم هست و بايد بيشتر از ما بی دين و ايمان ها اخلاق را رعايت کند هر روز به سايت من سر می زند و از لينک های من استفاده می کند اما وقتی به ليست بلند و بالای سمت راست صفحه اش نگاه می کنی به غير از برادران ارزشی اش کس ديگری را نمی بينی.
از بحث اصلی دور شديم. در مجموع منظورم اين بود که لينک های من نمی تواند نشان از زرد نامه نويسی داشته باشد چرا که تا حد امکان حد اقل در وب فارسی برای بار اول است که مطرح می شود، به دور از مسائل مستحجن است و متنی که برای معرفی لينک به کار می برم اکثرا حاوی پيامی مثبت می باشد.
تکليف مطالبم هم مشخص است. اگر منی که ۵۰ در صد نوشته هايم در سايت های معتبر ديگر از جمله گويا و بسياری دوستان وبلاگ نويس لينک می شود زرد نامه نويسم پس به نظرم بايد برای اين عنوان تعريفی جديد در نظر گرفت.
اين شعر هم برای اينکه جانب اديبانه مطلب را رعايت کرده باشم.
در شهر يکی چو من و انهم کافر
پس در همه شهر يک مسلمان نبود
دال بده ...
4 Comments:
سلام
اتفاقا همین امروز تو این فکر بودم که چرا اینجا کامنت نداره که آدمای تنبلی مثل من مجبور نشن برن سراغ نامه نگاری! اگرچه این سیستم خود بلاگر هم کم دردسر نداره.
و اما نمیدونم چه جور نظری در مورد این متن میخواستی. من خودم که همینطوری با اینجا آشنا شدم و چیزی هم که توجهمو جلب کرد همین مطالبی بود که اینجا ذکر شده. چند بار دوست داشتم خدا قوتی بدم مخصوصا برای بعضی از مطالب که خیلی جالب به نظرم میرسید ولی خوب این قضیه فوق الذکر مانع میشد.
چیزی که برای من جالب بود و هست، آزاد نوشتن بود. یعنی به نظرم اومد فارغ از خیلی قید و بندهاست. اینه که از همون اولین سری مشتری شدم. البته خیلی از مطالب قبلی رو نخوندم ولی بعضیاشو دیدم.
لینک ها هم غالبا جالب هستن و خوب. البته من چون خیلی وبگرد نیستم نمیتونم بگم که جاهای دیگه هم بوده یا نه. ولی به هر حال به نظر من چاشنی خوبی برای اینجا هستن مخصوصا وقتایی که آدم کمی دل و دماغ نداره.
اینکه اینجا دکون نیست هم که خیلی واضحه و نظردادن نمیخواد. تازه یک کامنت هم با منت داره!
ممنون
آدم
By Unknown, at 3:30 AM
دوستت داريم علی جون. اين از دال.
بعدشم اينکه به نطر من کسانی که فحش و ناسزا می نويسند ارزش پاسخ دادن ندارند. خودشو ناراحت نکن واسه اين چيزا. با اطمينان به کارت ادامه بده.
By pedram, at 6:14 AM
DO not even worry about what people say. Keep up the good work because as most of us know, there is always someone who is going to complain this way or the other. In addition to that, I think you have enough readers that if someone is not enjoying they simply can get their respectful eyes and look at somewhere else :) I personally enjoy most of your posts because I am have similar memories from my college life in Iran, and moving to this new world called Caalifurniaa !!
By Anonymous, at 8:55 AM
علی آقای گل، هر کی ندونه من که می دونم متنوع ترین طیف لینک دادن رو توی بلاگ های فارسی، وبلاگ شما داره و هیچ وقت آدم از دیدن لینک های قشنگی که دادی سیر نمی شه، بزار اونایی که بهت برچسپ می چسپونن هر چی می خوان بگن، خیلی جدی نگیرشون
By Extincted, at 2:35 PM
Post a Comment
بازگشت به صفحه اصلی