جايزه داروين و تضييع حق ايران و ايرانی
جايزه داروين چيست؟ اين جايزه به کسانی تعلق می گيرد که با احمقانه ترين کار سبب مرگ يا خسارت عمده به خودشون بشوند و کمک کنند تا تعداد احمق های دنيا کم بشه. اين جايزه پارسال به فردی تعلق گرفت که در حالی که سعی می کرد از يک ماشين فروش نوشابه يک عدد کوکاکولا بدزدد ماشين افتاد روی سرش و مرد. برنده امسال هم کسی است که سر زمين گلف شرط بندی می کند که به جای گذاشتن توپ های گلف در ماشين توپ شويی، توپ های توی شلوارش را بشويد و نتيجه؛ بيمارستان و عمل و ...
شرح کامل ماجرا به علاوه داستان فيناليست های ديگر را می توانيد اينجا بخوانيد ولی...
به خدا دلم می سوزه. نمی دونم تا کی ما بايد به خاطر نداشتن روابط و قدرت در مجامع جهانی ضربه بخوريم و حقمان تضييع بشود. بعد از قضيه فوتبال حالا چشممان به جايزه داروين روشن! آمدند و در روز روشن برای خودشان برنده را انتخاب کردند در حالی که حتی در بين فيناليست ها هم هيچ اسمی از ايران و ايرانی نمی بينيم.
هر کسی نداند خودمان بهتر از هر کسی می دانيم که هيچ شخصی و هيچ نهادی در سطح دنيا نتوانسته و مطمئنا نخواهد توانست که مثل ما خودش به گور خودش کثافت بزند. اين واقعا ديگه خيلی نامردی است که توی رشته ای که ما بزرگترين اساتيد را داريم و بهترين کارها را ارائه داديم به خاطر روابط و دست های پنهان حتی يک جايزه هم نبرده باشيم. اين در حالیست که اگر قرار بود درست قضاوت بکنند بايد تمام نامزد های مرحله نهايی از ايران می بودند و طييعتا جايزه هم.
حتی من فکر می کنم جايزه تمام ادوار اين رشته و جايزه يک عمر تلاش برای رونق اين رشته نيز بايد به ايرانی ها تعلق بگيرد. کم نيستند ايرانی های خلاقی که در طی ساليان گذشته باعث سر افرازی ايران بوده اند و هنوز نيز به خدمت صادقانه خود ادامه می دهند. بنابراين بيائيد که با هم کمک کنيم و با معرفی نامزد های خود برای دوره های بعد، جوايز داروين را درو کنيم.
من پشنهاد می کنم که برای دوره بعدی اين جوايز، اين ها را کانديد کنيم:
۱- مسئولين و دست اندر کاران پرونده زهرا کاظمی. به خاطر تلاش صادقانه در تبديل يک کشور قدرتمند دوست يعنی کانادا، به دشمن شماره يک ايران و کشوری که حالا در تمامی مجامعِ جهانی حتی قبل از شروع جلسه رأيش را بر ضد ايران در صندوق رای گيری می اندازد.
۲- خادمينی که با بستن و زدن و زندانی کردن روزنامه نگاران و مطبوعاتی ها تلاش بی وقفه ای می کنند که بتوانند جايگاه ايران را برای چندمين سال متوالی به عنوان بزرگترين زندان روزنامه نگاران حفظ نمايند.
۳- دست اندر کاران و مسئولين و حتی غير مسئولينی که پيگير مسأله سلاح های هسته ای می باشند و با اعمال و سخنان خود به راستی همّت والايی به خرج می دهند برای تسريع حمله نظامی آمريکا و يا حد اقل اسرائيل به ايران.
۴- دست اندر کاران قتل های زنجيره ای و فاجعه کوی دانشگاه و بگير و ببند های خيابانی جوانان به بهانه پاچه تنگ و گشاد، يا کوتاه و بلند. اين عزيزان الحق والانصاف بسيار زحمتکش هستند و با حداقل دستمزد و بدون هيچ چشمداشتی گامهای بلندی در ارائه فرهنگ و تمدن درخشان ايرانی در سطح جهان برداشته اند. هر چند که در سطح جهانی متاسفانه هيچ گونه تقديری از اين عزيزان زحمتکش به عمل نيامده ولی خوشبختانه با درايت و کاردانی که در نظاممان شاهديم، از اين عزيزان تقدير لازم همواره به عمل آمده.
۵- دست اندر کاران فرودگاه امام خمينی که با سعی و ممارست توانستند گوشه ای از هنر مديريت ايرانی را به ديده جهانيان برسانند .
۶- و در آخر فکر می کنم جايزه مادام العمر اين رشته تنها و تنها بايد به آن دوستانی تعلق بگيرد که با بالا رفتن از ديوار يک سفارت خانه و گروگان گيری توانستند ۱۸۰ درجه و برای هميشه چهره ايران و ايرانی را در سطح جهان خراب کنند و با يک عمل ساده تمام دنيا را برای هميشه در مقابل ايران قرار دهند.
شرح کامل ماجرا به علاوه داستان فيناليست های ديگر را می توانيد اينجا بخوانيد ولی...
به خدا دلم می سوزه. نمی دونم تا کی ما بايد به خاطر نداشتن روابط و قدرت در مجامع جهانی ضربه بخوريم و حقمان تضييع بشود. بعد از قضيه فوتبال حالا چشممان به جايزه داروين روشن! آمدند و در روز روشن برای خودشان برنده را انتخاب کردند در حالی که حتی در بين فيناليست ها هم هيچ اسمی از ايران و ايرانی نمی بينيم.
هر کسی نداند خودمان بهتر از هر کسی می دانيم که هيچ شخصی و هيچ نهادی در سطح دنيا نتوانسته و مطمئنا نخواهد توانست که مثل ما خودش به گور خودش کثافت بزند. اين واقعا ديگه خيلی نامردی است که توی رشته ای که ما بزرگترين اساتيد را داريم و بهترين کارها را ارائه داديم به خاطر روابط و دست های پنهان حتی يک جايزه هم نبرده باشيم. اين در حالیست که اگر قرار بود درست قضاوت بکنند بايد تمام نامزد های مرحله نهايی از ايران می بودند و طييعتا جايزه هم.
حتی من فکر می کنم جايزه تمام ادوار اين رشته و جايزه يک عمر تلاش برای رونق اين رشته نيز بايد به ايرانی ها تعلق بگيرد. کم نيستند ايرانی های خلاقی که در طی ساليان گذشته باعث سر افرازی ايران بوده اند و هنوز نيز به خدمت صادقانه خود ادامه می دهند. بنابراين بيائيد که با هم کمک کنيم و با معرفی نامزد های خود برای دوره های بعد، جوايز داروين را درو کنيم.
من پشنهاد می کنم که برای دوره بعدی اين جوايز، اين ها را کانديد کنيم:
۱- مسئولين و دست اندر کاران پرونده زهرا کاظمی. به خاطر تلاش صادقانه در تبديل يک کشور قدرتمند دوست يعنی کانادا، به دشمن شماره يک ايران و کشوری که حالا در تمامی مجامعِ جهانی حتی قبل از شروع جلسه رأيش را بر ضد ايران در صندوق رای گيری می اندازد.
۲- خادمينی که با بستن و زدن و زندانی کردن روزنامه نگاران و مطبوعاتی ها تلاش بی وقفه ای می کنند که بتوانند جايگاه ايران را برای چندمين سال متوالی به عنوان بزرگترين زندان روزنامه نگاران حفظ نمايند.
۳- دست اندر کاران و مسئولين و حتی غير مسئولينی که پيگير مسأله سلاح های هسته ای می باشند و با اعمال و سخنان خود به راستی همّت والايی به خرج می دهند برای تسريع حمله نظامی آمريکا و يا حد اقل اسرائيل به ايران.
۴- دست اندر کاران قتل های زنجيره ای و فاجعه کوی دانشگاه و بگير و ببند های خيابانی جوانان به بهانه پاچه تنگ و گشاد، يا کوتاه و بلند. اين عزيزان الحق والانصاف بسيار زحمتکش هستند و با حداقل دستمزد و بدون هيچ چشمداشتی گامهای بلندی در ارائه فرهنگ و تمدن درخشان ايرانی در سطح جهان برداشته اند. هر چند که در سطح جهانی متاسفانه هيچ گونه تقديری از اين عزيزان زحمتکش به عمل نيامده ولی خوشبختانه با درايت و کاردانی که در نظاممان شاهديم، از اين عزيزان تقدير لازم همواره به عمل آمده.
۵- دست اندر کاران فرودگاه امام خمينی که با سعی و ممارست توانستند گوشه ای از هنر مديريت ايرانی را به ديده جهانيان برسانند .
۶- و در آخر فکر می کنم جايزه مادام العمر اين رشته تنها و تنها بايد به آن دوستانی تعلق بگيرد که با بالا رفتن از ديوار يک سفارت خانه و گروگان گيری توانستند ۱۸۰ درجه و برای هميشه چهره ايران و ايرانی را در سطح جهان خراب کنند و با يک عمل ساده تمام دنيا را برای هميشه در مقابل ايران قرار دهند.
0 Comments:
Post a Comment
بازگشت به صفحه اصلی