.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Wednesday, May 25, 2005

ح ح

عدم پذيرش شرکت در انتخابات رياست جمهوری به دليل باور نداشتن به حکم حکومتی. اين از اون حرف هاست که آدم باور نمی کنه کسانی که عمريه تو کار سياستند به زبون بيارند. آخه آدم های حسابی! حکم حکومتی کدومه!؟ اين حرف ها چيه؟ طرف مقابل ترسيده و جا زده. به همين سادگی.

حالا اصلا به فرض اينکه حکم حکومتيه و واقعا هم اين "ح ح" چه دادنش و چه پذيرفتنش خيلی کار بديه و ما هم از اين کار خيلی بدمون مياد و مخالفيم. حالا به خاطر اينکه پس فردا يک موقع خدای نکرده زبونم لال بهمون نگند با "ح ح" اومديد سر کار و شرمنده بشيم, بايد چهار سال هفتاد ميليون آدم را دربست بسپريم دست يک مشت آدم تندروی خطرناک. اين چه قدبازی (شايد هم غدبازی) بچه گونه و کله شقيه که بگيم چون ما اهل اينجور معامله ها نيستيم بفرمائيد اين شيش دنگ مملکت در اختيار شما که هر بلايی دلتون می خواد سرش بياريد. اگر مخالف حکم حکومتی و هزار جور عيب و اشکال ديگه هستيد با کنار کشيدن می تونيد اصلاحش کنيد يا با بودن در متن قدرت؟

اون يکی نظر که ديگه از اين همه بانمک تره! ميگه جنتی و شورای نگهبان بايد رسما معذرت خواهی کنند و گرنه ما شرکت نمی کنيم و قهر می کنيم. هه هه! واقعا خنده داره. اين درست عين اين می مونه که يک ديوونه با سنگ بزنه شيشه خونه مارو بشکنه و بعد که کس و کارش مياند شيشه را درست کنند بگيم تا وقتی ديوونه معذرت نخواد هيچکی حق نداره شيشه ما رو درست کنه.

من فکر می کنم اين اصلاح طلب ها کم کم بايد به فکر تاسيس يک کودکستان برای بعضی از اعضاشون باشند. آخه عرصه سياست اون هم توی مقطعی به اين مهمی مگه جای قهر و گله است. شايد هم ايران را با سوئيس اشتباه گرفتيد. عجيبه که بعد از اين همه سال هنوز ظرفيت های سياسی مملکت خود تون را نمی شناسيد. همين که جنتی متحجر عقب مونده حاضر شده به حرف رهبرش گوش بده بايد کلاهمون را بندازيم هوا. ديگه اين بازی ها چيه در مياريد.

البته می دونم که تعداد اصلاح طلب های عاقل که شرايط را درک می کنند خيلی بيشتره و در نهايت هم معين در انتخابات شرکت می کنه. ولی نمی تونستم تعجبم را از حرف های اينجوری که تو اين چند روز زده شده نشون ندم.