.comment-link {margin-left:.6em;}

بر ما چه گذشت

همه چيز از همه جا و البته خاطرات جوانی ـ عليرضا تمدن

Wednesday, March 02, 2005

ل مثل لينک و خ مثل خورده فرمايش

به سبک زيتون نازنين اين پست را شماره گذاری می کنم

۱- از دوستانی که مايل به شرکت در گردهمايی پالتاکی هستند دعوت می کنم که اگر مايلند با کار در پالتاک پيش از شروع جلسه آشنا بشند، روز جمعه ساعت ۹ تا ۱۲ صبح به وقت ايران در بلاگيران ـ اتاق گفتگوی وبلاگ نويسان ايرانی حضور به هم برسانند.

۲- برای تهيه گزارش از گردهمايی پالتاکی، نويسنده وبلاگ امشاسپندان قبول زحمت کرده و انجام آنرا به عهده گرفته که از ايشان تشکر می کنم. اما برای ضبط صدای اين گردهمايی به منظور استفاده عموم هنوز کسی داوطلب نشده. از نظر فنی نمی دونم که اين کار به چه صورته و آيا امکانی در خود پالتاک برای اين منظور هست يا نه. به هر حال اگر کسی بتونه در اين زمينه کمک کُنه خيلی خوبه.

۳- ۸ مارچ نزديکه و خا نم های وبلاگستان حسابی در تلاشند برای راه انداختن يک برنامه خوب و آبرومند. شما هم اگر پيشنهادی داريد برايشان به اين آدرس ايميل کنيد (carnaval@iftribune.com)يا اينجا کامنت بگذاريد.

۴- مجيد زهری عزيز انتقاد کرده بود از موضوع جلسه پالتاک و همين طور نحوه مديريت آن و تصميم گيری ها.
تصميم داشتم راجع بهش توضيح بدم و بگم که دعوايی که پيش آمده بود از ديد من و بسياری از وبلاگ نويسان از جمله خود مجيد موضوع بسيار مهمی بوده. اينقدر مهم که خود مجيد تصميم داره که يک سلسله مطالب دنباله دار را در رابطه با اين دعوا قلمی کُنه. از طرف ديگه اين بحث می تواند فتح بابی باشه برای بحث درباره علل خود محوری و عدم تمايل به کارهای جمعی در بين جامعه ايرانی و وبلاگ نويسان به طور خاص، به عنوان نماد اين جامعه در فضای سايبر.
می خواستم توضيح بدم که تصميمات من و "تعداد قليل" دوستان که برنامه ريزی اين کار را انجام داده ايم، نه تنها ايده آل نبوده، که سرتاپا اشکال بوده و انتقاد از آنها بر عموم دوستان واجب شرعيست. ولی همانطور که بارها تأکيد کرديم اين اتاق متعلق به ما نيست و قرار هم نيست که ما اداره کننده آن باشيم. اين اتاق گفتگو متعلق به تمام وبلاگ نويسان فارسی زبان است. اميدوارم در جلسات آتی دوستان ديگر، از جمله خود آقای زهری پا پيش بگذارند تا به تدريج اشکالات ابتدای کار مرتفع شود و بتوانيم در فضايی آرام و دمکراتيک به بحث و تبادل آرا بپردازيم.
خلاصه که می خواستم اينها را بگم، ولی اينقدر لفتش دادم که مشمول مرور زمان شد و من هم از گفتنش منصرف شدم!

۵- نمي دونم تونستيد راديوی عبدالقادر بلوچ را گوش کنيد يا نه. خيلی از سبک کارش خوشم اومد. اين برنامه راديويی در واقع گزارشی است از آنچه در طول يک هفته در وبلاگشهر اتفاق افتاده. به سبک نوشته هاش مختصر و مفيده. در عرض ده دقيقه تمام اتفاقات مهم وبلاگستان را پوشش داده. فقط ای کاش يک مقدار چاشنی طنز هم قاطی کارش می کرد. حيف بلوچه که با اين همه استعداد در طنز پردازی، توی برنامه راديوييش اينقدر شق و رق و عصا قورت داده باشه. به هر حال براش آرزوی موفقيت می کنم و منتظر برنامه هفته آينده راديوبلاگ هستم.
توی پرانتز بايد بگم که خودم هم چند وقتی هست که به فکر يک برنامه راديويی يا آديوبلاگ، يا يک چيزی توی اين مايه ها هستم. نمی دونما! ولی شايد تا چند وقت ديگه يک برنامه طنز راديوی را شروع کنم.

۶- مدتی اين مثنوی تاخير شد
آره مسابقه مقاله نويسی را ميگم. بعد از نونی که اين آقای ناصر خان توی دامن خودش و ما گذاشت و اين گردهمايی پالتاکی پيش اومد؛ موضوع مسابقه با اينکه تقريبا همه کاراش هم آماده بود يک مقدار عقب افتاد. اميدوارم توی هفته ديگه بتونيم سوت آغاز مسابقه را بزنيم.

۷- دوستان عزيز اگر که می خواهيد تغييرات اساسی در زندگی خود تون و نسل های آتی پيش بياد لطفا در 26 جولاي 2006، ساعت 11.39.13 بپريد و ورجه وورجه کنيد. چی؟ هذيون؟ نه بابا هذيون نمی گم که. بريد اينجا را بخونيد تا بفهميد که راست می گم.

۸- کورش ضيابری وبلاگ نويس و خبرنگار ۱۴ ساله ايرانی که حتما معرف حضور همگيتون هست. اصولا امکان نداره که وبلاگ نويس، وبلاگ خوان و يا حتی همسايه و فک و فاميل يک وبلاگ نويس باشيد و از کورش ايميل دريافت نکرده باشيد. ايميل های کورش گذشته از متنش که بيشتر گلايه است، بسيار مفيد و پرمحتوا است. خود من تا حالا سه جهار تا از دوست های قديميم را که سال ها بود گمشون کرده بودم و هيچ خبری ازشون نداشتم تونستم از طريق ليست send to ايميل هايی که از کورش برام رسيده بود پيدا کنم.
حالا اين آقا کورش ما از سوی فدراسيون جهانی انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان به عنوان جوانترين روزنامه نگار شناخت شده. باور نداريد بريد خبر را از ايرنا بخوانيد. البته شنيدم که رئيس فدراسيون روزنامه نگاران اهدا اين جايزه را منوط به اين کرده که به مدت سه روز (بله! فقط سه روز) کورش تعهد بده که ايميل براشون نفرسته. برای همين کورش از پدر و مادرش درخواست کرده که سه روز دست و پاش را به تخت ببندند تا نتونه دسترسی به کامپيوتر داشته باشه.
گذشته از شوخی به کورش عزيز تبريک ميگم و آرزوی موفقيت های بيشتر براش دارم.

۹- خوب به سلامتی آقای رفسنجانی هم فعاليت های انتخاباتیش را شروع کرده. البته نحوه - کار ايشان يک مقدار متفاوته. ولی به نظرم روش موثرتريه .

۱۰- داشت يادم می رفت. گروهی زحمت کشيدند و برای معرفی نوروز و فرهنگ ما به خارجی ها اين سايت خوب و غنی از مطلب را ساختند . از من هم خواستند که براشون تبليغ کنم. حالا من هم از شما می خوام که به دليل کار فرهنگی و خوبی که اين دوستان می کنند تبليغ اين سايت را بکنيد. اين کار در واقع تبليغ فرهنگ و رسومات خود ماست که در آستانه نوروز خوبه که به رخ دوستان خارجيمون بکشيم.

وه! خسته شدم! بايد از زيتون بپرسم چه جوری ميتونه ۱۸، ۱۹ تا شماره باحال را پشت هم رديف کُنه. بيخود نيست که ميگند کار هر کس نيست خرمن کوفتن.

پی نوشت: اوه اوه اوه. خبرچين رو يادم رفت. شماها يدتون نره. بريد بخونيد.