من از دست شماها گله دارم
چشم ها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد ...
دلم گرفته. ميخواهم شديدا از همتون گله کنم. ديروز حسين درخشان يک مطلب توی وبلاگ فارسيش نوشت و درخواست کرد که به مطلبی که در مورد بگير و ببند های اخير در وبلاگ انگليس اش نوشته همه, و در صورت امکان همان روز لينک بدهند تا رنکينگش توی بلاگ دکس بيايد بالا و در نتيجه در معرض ديد عده بيشتری از انگليسی زبان ها قرار بگيرد. از طرف ديگه هم يک ليست شسته رفته و تر و تميز از جاهايی را داد که می توانيم زنگ بزنيم و يا ايميل بزنيم و به اين شکل اعتراضی خودمان را علاوه بر رسانه های داخلی در رسانه های خارجی هم مطرح کرده باشيم و در نتيجه ضريب موفقيت و به سر انجام رسيدن اين اعتراض را چندين برابر کنيم.
دست به کار شدم و همراه سری لينک هايی که داشتم پابليش می کردم لينک به آن مطلب را هم گذاشتم و از خوانندگانم که بسياریشان خود وبلاگ نويس هستند خواهش کردم که به مطلب انگليسی حسين لينک بدهند. طبعا تصور من اين بود که دوستان نه به خاطر درخواست من و حسين بلکه به حکم شرافت و انسانيت و به خاطر دوس تان خودشان که تا چند روز پيش مثل همه ما می نوشتند و به خاطر پيرمرد بی گناهی که به جرم ناکرده پسر اکنون در مکانی نامعلوم به انتظار سرنوشتی نامعلوم هستند، سريعا دست به کار بشوند و در يک اقدام گروهی به اين دعوت حسين لبيک بگويند ولی زهی تاسف و زهی خيال باطل ...
من از بيگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد ...
من هيچ کاری به اون سه چهار هزار نفر بازديد کننده روزانه حسين و اين پانصد ششصد نفر بازديد کننده خودم ندارم (هر چند که با توجه به نوع گرايش ها و شخصيت اين مخاطبين توقع همکاری آنها توقع بيجايی نبود). کاری هم به خوانندگانی که خود وبلاگ نويس هستند ولی از زمان انتشار مطلب حسين به روز نکردند هم ندارم و فرض را در مورد آنها بر اين قرار می دهيم که هنوز اين مطلب را نديده اند. ولی از اون گروهی که در ليست های بلاگ رولينگ من و حسين هستند و به روز هم کرده اند توقع بسيار داشتم و هنوز هم دارم.
۴۴وبلاگ از زمان انتشار آن مطلب در ليست دوستان!! حسين به روز شدند. باور کنيد که تنها و تنها سه نفر (به غير از من) به مطلب انگليسی حسين لينک داده اند. باز هم درود به شرافت اين سه نفر. در وبلاگ من هم وضع بهتر از اين نيست از مجموع ۱۲ نفری که به روز کرده اند تنها شيده عزيز بوده که مثل هميشه شرايط را درک کرده و به ياری شتافته.
اينجورييه ديگه! خدا را شکر برای حرف های خاله زنکی، دعواهای وبلاگی، قربون صدقه های الکی، نون به هم قرض دادن و يا برعکس، خشتک هم را جر دادن و هزار تا کوفت و زهرمار از اين دست همه پيش قراوليم. اما ...
آخه بابا پدرتون خوب، مادرتون خوب صحبت جون سه چهارتا آدم بيگناهه که گرفتار شدند. اينجا که ديگه جای دماغ بالا ايستادن و بی محلی کردن نيست. واقعا چی فکر کرديد فکر کرديد کلاستون مياد پائين اگر به اين درخواست جواب مثبت بديد. فکر کرديد اگر لينک بديد می گند فلانی دستمال يزدی پهن کرده. يا اينکه پيش خود تون گفتيد که باز اين پسره حسين داره رئيس بازی در مياره بگذار حالش را بگيريم. يا اينکه نکنه ترسيديد مثلا هيتش بالا بره و مورد توجه قرار بگيره.
نه! جداً خيلی دلم می خواهد بدونم چی فکر کرديد که يک لينک دادن ساده را که حد اکثر پنج دقيقه وقتتان را می گرفت نکرديد. حالا نمیگم چرا فکس و ايميل و يا تلفن نزديد. برای اطلاعتون بايد بگم که ۱۵ تا لينک کافی بود تا مطلب حسين امروز بياد در صدر ليست بلاگ دکس و ده هاهزار خواننده انگليسی زبان پيدا بکند که هر يک به تنهايی روی ده ها تن ديگر می توانستند نفوذ داشته باشند.هنوز هم دير نشده. لطفا همين امروز بياييد همه با هم به اين مطلب لينک بدهيم. اگر هم فرصت بيشتری داريد يک متن دو خطی در اعتراض به بازداشت های اخير تهيه کنيد و همراه با لينک هايی که در انتهای اين مطلب می آورم به اين شبکه های خبری ايميل کنيد. اگر هم در تهيه متن به زبان انگليسی مشکلی داشتيد يک ايميل به من بزنيد تا برايتان يک متن اختصاصی بفرستم.
از طرف ديگر تعجبم از پن لاگی هاست که که متاسفانه و يا خوشبختانه خود من هم عضوشان هستم و می بينم که هيچ خبری ازشان نيست . الحمد الله اينقدر درگير اساسنامه کوفتی لعنتی هستند که اصلا دريغ از يک کلمه راجع به حوادث اخير. چه توی سايت خودشون و چه توی سايت بعضی از اعضای اصلی. نمی خواهم متهم کنم ولی واقعا بعضی مواقع شک می کنم که چگونه است که بعضی از اين آقايان با اسامی مستعار و هویّت مشکوک برای فحش دادن به زمين و زمان و همه مقدسات مردم هميشه آماده اند ولی وقتی که کار به آنجا می رسد که به بهانه همين خزئبلات و تحت عنوان مبارزه با کفر و الحاد و مخالفين و بر براندازان، فر زن د ان غيور اين ملت را که با شهامت و هویّت واقعی به ترويج فکر و انديشه مشغولند دراز می کنند؛ اين آقايان در ساحل امن نشسته اند و دريغ از کوچکترين همراهی.
در مطلب بالا هدفم نصيحت نبود که خودم از همه عالم و آدم بيشتر نياز به نصيحت دارم. جانماز هم نمی خواستم آب بکشم و بگويم که من چنينم و شما چنان. خدا را شکر می کنم که در زمانی که داشتم اين مطلب را می نوشتم حسين درخواست ديگری کرده که ماهيتش با درخواست قبلی متفاوته و من با آن مخالفم (خدا را شکر را به اين خاطر گفتم که حداقل انتقادهای پيش رو در دايره پاچه خواری ما دور نمی زنه. هر چند که اگر هم ميزد مهم نبود).
به هر حال من با اين پيشنهادجديد حسين مخالفم به چند دليل اول اينکه آنجا صحبت از دفاع از افراد مظلومی بود که گرفتار قدرتند و اينجا بحث دفاع از بخ شی از قدرت است که خود مسبب گرفتاری همان افراد است. ديگر اينکه هزينه اين اقدام به خصوص برای افرادی که با نام واقعی فعالند بسيار بالاتر از فراخوان قبلی است و صدالبته که همه ما می دانيم جه مقدار ملت در طی هشت سال گذشته بهای گزاف حمايت از اين گروه اصلاح طلب را پرداخته و اگر نوبتی هم باشد نوبت اقدام آنهاست برای حمايت ازملت و بازپرداخت بدهی های تلمبار شده به ملت. به هر حال واقعيت اين است که قدرت اجرايی اصلاح طلبان هر چند بسيار محدود است ولی همچنان بيشتر از قدرت ملت است. پس به جای حمايت چندباره ما، بايد به انتظار نشست و ديد آيا اين گروه اقدام مثبتی در جهت بازگردانی حقوق ملت انجام خواهد داد و يا چون هشت سال گذشته نظاره گر خواهد ماند.
فهرست زير سايت هايی هستند که لينکشان را به همراه متن اعتراضيتان بايد برای اين ليست ارسال کنيد.
متن نامه گزارشگران بدون مرز در مورد دستگيری های اخير به انگليسی از سايت رسمی گزارشگران بدون مرز.
سايت رسمی گزارشگران بدون مرز. فارسی
نمايش ايران در نقشه خاور ميانه به عنوان منطقه بسيار جدی خطرناک برای روزنامه نگاران.
گزارش سال ۲۰۰۴ گزارشگران بدون مرز درباره ايران.
خبر Canada NewsWireدرباره دستگيری های اخير.
اعتراض انجمن آزادی بیان کانادا به دستگیریهای اخیر
خبررسانی درباره بازداشتها به زبان انگليسی
قوه قضائيه جمهوری اسلامی، پدر يک مخالف سياسی را «گروگان» گرفت - روزنامه هلندی NRC Handelsblad
جف جارويس، وبلاگهای انگليسیزبان را به حمايت فراخواند - BuzzMachine
قبل از فرستادن ايميل يکبار ديگر به اينجا و سايت سينا سر بزنيد و لينک های خارجی اضافه شده را به ليست لينکهای ارساليتان اضافه کنيد.
جور ديگر بايد ديد ...
دلم گرفته. ميخواهم شديدا از همتون گله کنم. ديروز حسين درخشان يک مطلب توی وبلاگ فارسيش نوشت و درخواست کرد که به مطلبی که در مورد بگير و ببند های اخير در وبلاگ انگليس اش نوشته همه, و در صورت امکان همان روز لينک بدهند تا رنکينگش توی بلاگ دکس بيايد بالا و در نتيجه در معرض ديد عده بيشتری از انگليسی زبان ها قرار بگيرد. از طرف ديگه هم يک ليست شسته رفته و تر و تميز از جاهايی را داد که می توانيم زنگ بزنيم و يا ايميل بزنيم و به اين شکل اعتراضی خودمان را علاوه بر رسانه های داخلی در رسانه های خارجی هم مطرح کرده باشيم و در نتيجه ضريب موفقيت و به سر انجام رسيدن اين اعتراض را چندين برابر کنيم.
دست به کار شدم و همراه سری لينک هايی که داشتم پابليش می کردم لينک به آن مطلب را هم گذاشتم و از خوانندگانم که بسياریشان خود وبلاگ نويس هستند خواهش کردم که به مطلب انگليسی حسين لينک بدهند. طبعا تصور من اين بود که دوستان نه به خاطر درخواست من و حسين بلکه به حکم شرافت و انسانيت و به خاطر دوس تان خودشان که تا چند روز پيش مثل همه ما می نوشتند و به خاطر پيرمرد بی گناهی که به جرم ناکرده پسر اکنون در مکانی نامعلوم به انتظار سرنوشتی نامعلوم هستند، سريعا دست به کار بشوند و در يک اقدام گروهی به اين دعوت حسين لبيک بگويند ولی زهی تاسف و زهی خيال باطل ...
من از بيگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد ...
من هيچ کاری به اون سه چهار هزار نفر بازديد کننده روزانه حسين و اين پانصد ششصد نفر بازديد کننده خودم ندارم (هر چند که با توجه به نوع گرايش ها و شخصيت اين مخاطبين توقع همکاری آنها توقع بيجايی نبود). کاری هم به خوانندگانی که خود وبلاگ نويس هستند ولی از زمان انتشار مطلب حسين به روز نکردند هم ندارم و فرض را در مورد آنها بر اين قرار می دهيم که هنوز اين مطلب را نديده اند. ولی از اون گروهی که در ليست های بلاگ رولينگ من و حسين هستند و به روز هم کرده اند توقع بسيار داشتم و هنوز هم دارم.
۴۴وبلاگ از زمان انتشار آن مطلب در ليست دوستان!! حسين به روز شدند. باور کنيد که تنها و تنها سه نفر (به غير از من) به مطلب انگليسی حسين لينک داده اند. باز هم درود به شرافت اين سه نفر. در وبلاگ من هم وضع بهتر از اين نيست از مجموع ۱۲ نفری که به روز کرده اند تنها شيده عزيز بوده که مثل هميشه شرايط را درک کرده و به ياری شتافته.
اينجورييه ديگه! خدا را شکر برای حرف های خاله زنکی، دعواهای وبلاگی، قربون صدقه های الکی، نون به هم قرض دادن و يا برعکس، خشتک هم را جر دادن و هزار تا کوفت و زهرمار از اين دست همه پيش قراوليم. اما ...
آخه بابا پدرتون خوب، مادرتون خوب صحبت جون سه چهارتا آدم بيگناهه که گرفتار شدند. اينجا که ديگه جای دماغ بالا ايستادن و بی محلی کردن نيست. واقعا چی فکر کرديد فکر کرديد کلاستون مياد پائين اگر به اين درخواست جواب مثبت بديد. فکر کرديد اگر لينک بديد می گند فلانی دستمال يزدی پهن کرده. يا اينکه پيش خود تون گفتيد که باز اين پسره حسين داره رئيس بازی در مياره بگذار حالش را بگيريم. يا اينکه نکنه ترسيديد مثلا هيتش بالا بره و مورد توجه قرار بگيره.
نه! جداً خيلی دلم می خواهد بدونم چی فکر کرديد که يک لينک دادن ساده را که حد اکثر پنج دقيقه وقتتان را می گرفت نکرديد. حالا نمیگم چرا فکس و ايميل و يا تلفن نزديد. برای اطلاعتون بايد بگم که ۱۵ تا لينک کافی بود تا مطلب حسين امروز بياد در صدر ليست بلاگ دکس و ده هاهزار خواننده انگليسی زبان پيدا بکند که هر يک به تنهايی روی ده ها تن ديگر می توانستند نفوذ داشته باشند.هنوز هم دير نشده. لطفا همين امروز بياييد همه با هم به اين مطلب لينک بدهيم. اگر هم فرصت بيشتری داريد يک متن دو خطی در اعتراض به بازداشت های اخير تهيه کنيد و همراه با لينک هايی که در انتهای اين مطلب می آورم به اين شبکه های خبری ايميل کنيد. اگر هم در تهيه متن به زبان انگليسی مشکلی داشتيد يک ايميل به من بزنيد تا برايتان يک متن اختصاصی بفرستم.
از طرف ديگر تعجبم از پن لاگی هاست که که متاسفانه و يا خوشبختانه خود من هم عضوشان هستم و می بينم که هيچ خبری ازشان نيست . الحمد الله اينقدر درگير اساسنامه کوفتی لعنتی هستند که اصلا دريغ از يک کلمه راجع به حوادث اخير. چه توی سايت خودشون و چه توی سايت بعضی از اعضای اصلی. نمی خواهم متهم کنم ولی واقعا بعضی مواقع شک می کنم که چگونه است که بعضی از اين آقايان با اسامی مستعار و هویّت مشکوک برای فحش دادن به زمين و زمان و همه مقدسات مردم هميشه آماده اند ولی وقتی که کار به آنجا می رسد که به بهانه همين خزئبلات و تحت عنوان مبارزه با کفر و الحاد و مخالفين و بر براندازان، فر زن د ان غيور اين ملت را که با شهامت و هویّت واقعی به ترويج فکر و انديشه مشغولند دراز می کنند؛ اين آقايان در ساحل امن نشسته اند و دريغ از کوچکترين همراهی.
در مطلب بالا هدفم نصيحت نبود که خودم از همه عالم و آدم بيشتر نياز به نصيحت دارم. جانماز هم نمی خواستم آب بکشم و بگويم که من چنينم و شما چنان. خدا را شکر می کنم که در زمانی که داشتم اين مطلب را می نوشتم حسين درخواست ديگری کرده که ماهيتش با درخواست قبلی متفاوته و من با آن مخالفم (خدا را شکر را به اين خاطر گفتم که حداقل انتقادهای پيش رو در دايره پاچه خواری ما دور نمی زنه. هر چند که اگر هم ميزد مهم نبود).
به هر حال من با اين پيشنهادجديد حسين مخالفم به چند دليل اول اينکه آنجا صحبت از دفاع از افراد مظلومی بود که گرفتار قدرتند و اينجا بحث دفاع از بخ شی از قدرت است که خود مسبب گرفتاری همان افراد است. ديگر اينکه هزينه اين اقدام به خصوص برای افرادی که با نام واقعی فعالند بسيار بالاتر از فراخوان قبلی است و صدالبته که همه ما می دانيم جه مقدار ملت در طی هشت سال گذشته بهای گزاف حمايت از اين گروه اصلاح طلب را پرداخته و اگر نوبتی هم باشد نوبت اقدام آنهاست برای حمايت ازملت و بازپرداخت بدهی های تلمبار شده به ملت. به هر حال واقعيت اين است که قدرت اجرايی اصلاح طلبان هر چند بسيار محدود است ولی همچنان بيشتر از قدرت ملت است. پس به جای حمايت چندباره ما، بايد به انتظار نشست و ديد آيا اين گروه اقدام مثبتی در جهت بازگردانی حقوق ملت انجام خواهد داد و يا چون هشت سال گذشته نظاره گر خواهد ماند.
فهرست زير سايت هايی هستند که لينکشان را به همراه متن اعتراضيتان بايد برای اين ليست ارسال کنيد.
متن نامه گزارشگران بدون مرز در مورد دستگيری های اخير به انگليسی از سايت رسمی گزارشگران بدون مرز.
سايت رسمی گزارشگران بدون مرز. فارسی
نمايش ايران در نقشه خاور ميانه به عنوان منطقه بسيار جدی خطرناک برای روزنامه نگاران.
گزارش سال ۲۰۰۴ گزارشگران بدون مرز درباره ايران.
خبر Canada NewsWireدرباره دستگيری های اخير.
اعتراض انجمن آزادی بیان کانادا به دستگیریهای اخیر
خبررسانی درباره بازداشتها به زبان انگليسی
قوه قضائيه جمهوری اسلامی، پدر يک مخالف سياسی را «گروگان» گرفت - روزنامه هلندی NRC Handelsblad
جف جارويس، وبلاگهای انگليسیزبان را به حمايت فراخواند - BuzzMachine
قبل از فرستادن ايميل يکبار ديگر به اينجا و سايت سينا سر بزنيد و لينک های خارجی اضافه شده را به ليست لينکهای ارساليتان اضافه کنيد.
0 Comments:
Post a Comment
بازگشت به صفحه اصلی